بیزاری از رکود
استاد محمد جواد سیفی مازندرانی
کسی که در اوج گرایش بسیاری از افراد به کسب موفقیت فردی در پی انجام وظیفه اش
در قبال طلاب و اساتید جوان و مدارس علمیه بود.کسی که بعد از طی مراتب علمی روزمرگی
و ماندن منفعلانه در حوزه ی علمیه شهرمقدس قم برایش موضوعیت نداشت و آن چه برایش
مهم بود وظیفه و نیاز حوزه و طلاببود هر جا که باشد و هر کسی که باشد، ما عادت کرده ایم
وقتی کسی از دنیا می رودخوبی هایش را لیست می کنیم وگرنه در زمان حیات ایشان خیلی ها
نتوانستند موفقیتش را بپذیرند،البته مقصر اصلی خود استاد سیفی بود چرا؟ زیرا همان گونه که
در زمان آلودگی ها،یوسف بودن جرم بود ،غیبت و اتهام به دنبال داشت و حتی زندان به همراه
داشت در زمان مانیز دفاع عالمانه و صریح از ولایت فقیه و هجرت مخلصاته و فعالیت بدون گزارش
کار و پرستیژو ملاحظات و تلاش کردن در شهرهایی غیر از زادگاه یک مجتهد ظاهرا جرم تلقی
می شودمجبوریم این اسم محترم را دوباره تکرار کنیم استاد محمد جواد سیفی مازندرانی
کسی که از ویژگی های بارزش سادگی و زهد در زندگی شخصی و حوزوی اش بود و تا اطلاع
داریم تایکی دو سالاخیر نیز ایشان در منزل استیجاری زندگی می کردند ایشان هیچ گاه به خاطر
تدریس در کاشان نه به کنایه و نه به تصریح مبلغی درخواست نکردند و اگر بدون اطلاع مبلغی
به حساب ایشان واریز می شد با اکراه قبول می کردند و می فرمودند: آن را خرج طلبه ها
می کنم، ایشان به معنای واقعی روحانی بودند واژه ای که کمتر به معنای آن توجه می شود،
ممکن است خیلی ها بگویند ما در فلان موقعیت پای استاد سیفی را به فلان محفل و مدرسه
باز کردیم شاید درست باشد اما واقعیت این بود که این منش استاد بود که می خواست جاری
باشد و از رکود بیزار بود.